چرا می‌نویسیم؟

می نویسم چون نوشتن چاره ساز است

ن می نویسم و به نویسندگی لقب شغل را نمی دهم!

من جهان نویسندگی را به اندازه ‌ی افکار وسیعم گسترش می‌دهم.

من حال خوب را تنها در چیدن کلمات و گره‌زدن آن‌ها به هم جستجو می‌کنم.

نوشتن در قلب من جایگاهی ندارد! بلکه نوشتن خود به تنهایی همه‌ی قلب من است و تپیدنش نبض زندگی را برای هستی‌ام تضمین می‌کند.

برای وجود من تفاوتی ندارد چگونه بنویسم. اینکه با جوهر خسته‌ی روحم از همه‌ی بی‌رحمی‌ها بنویسم و یا با طراوت حضور آنکه دوستش دارم مساحت قلمم را جلا بدهم و بنویسم؛ می‌دانم که این تضاد هاست که جنس قلب من را می سازد.

من باید به عنوان یک نویسنده همواره بدانم که عشق و حال خوب همیشه در جهان جریان ندارد بلکه ممکن است گاهی تلخی‌ها چیره بر لحظات شوند.

اما من نویسنده هستم و از تفاوت‌ها و سفیدی ها و سیاهی‌ها و تلخی‌ها و شیرینی‌ها و همه‌ی اتفاقات و حواس گوناگون می‌نویسم.

زندگی من به قلم وابسته است و مضمون نوشته‌هایم، رنگ موفقیت را به زندگی من می‌زنند.آری من می نویسم.

همین و دگر هیچ…

آیلین عبدی

بامداد بیستم دی ماه هزار و سیصد و نود و هشت…

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط