تیزر ویدیویی کتاب جاده‌ای به مقصد آسمان…

جـاده‌ای بــه مـقـصـد آسـمـان
این عنوان، دیگر نیازی به معرفی ندارد!.
این نامِ دومین اثر به قلم من و اولین کتاب داستانی‌ام است.
اما جاده‌ای به مقصد آسمان را اینبار فارغ از تعلق خاطر و علاقه‌ای که به عنوان نویسنده اش نسبت به آن دارم، توصیف می‌کنم؛ مانند یک مخاطب، یک خواننده و بیننده.
جاده‌ای به مقصد آسمان نامی است که تنها با شنیدنش حتی قبل از خواندن و دانستن داستان، تداعی‌گرِ مسیریست در ذهن، که همه‌ی ما در زندگانی به گذرانش مشغولیم و طول این راه برای همه‌ی ما متفاوت خواهد بود.
عبارت جاده‌ ای به مقصد آسمان را من به تنهایی میان میلیون‌ها ترکیب اسمی، چیدم و برگزیدم؛ این من، آن هنگام سرشار از حواسی بود که از روحم به افکارم القا می‌شد و حال به همه‌ی آن احوالات افتخار می‌کنم.
آری «جاده‌‌ای به مقصد آسمان» شاید در نگاه اول یک کتاب داستان بلند فارسی باشد اما با کمی تفکر پی خواهیم برد که علاوه بر خط‌ روایتی خاص داستان، با یک حقیقت‌گرایی محض به زبانی روان روبرو هستیم!. حقیقتی درباره‌ی زندگی در مقابل مرگ یا‌ شاید مرگ در مقابل زندگی و فلسفه‌ی عمیقِ این دو…🤍🖤
باری
کتاب جاده‌ای به مقصد آسمان با ترکیب اسم و طرحی که روی جلد آن است به تنهایی می‌تواند یادآورِ احوالاتی باشد که ما برای رسیدن به آن‌ها نفس می‌کشیم و با خواندنِ داستان به ویژه جملات پایانی کتاب، ذهن ما به آنچه برایش متولد شده آگاه می‌شود و قلب نیز عاشقانه همراهِ او خواهد شد!

این درست آن چیزیست که من هنگام نگارش این کتاب آرزویش را داشتم.
جاده‌ای به مقصد آسمانِ عزیزم! دوست داشتنِ تمامِ تو از اسم و طرح جلد گرفته تا نقل داستان و شخصیت‌هایت حسی نیست که به آسانی قابل وصف باشد؛ گویی این حس در تک‌تک سلول های‌ وجود من پژواک شده و در قلبم رخنه کرده است؛ چون واقعیتی است ناب و غیرقابل انکار…

همین و دگر هیچ…
آیلین عبدی

دهم مرداد هزار و چهارصد و دو…

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط