جادهای به مقصد آسمان داستانی است که من معتقدم سبک زندگی شیرینی را تداعی میکند.
فراز و فرودهایی که شخصیتها متحمل میشوند؛ من که خود نویسندهی آن هستم را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
من معتقدم نوشتن داستان، غروری میخواهد از جنس سخاوت! باید همهی آنچه ایدهآلِ ذهنت است و شاید نتوانی در دنیای واقعی به آنها دست پیدا کنی را جمع کرده و در وجود شخصیتهایی که خودت روحشان را در کالبد داستانیشان دمیدهای، پیاده کنی.
آری جاده ای به مقصد آسمان تو در محیط ایدهآل های ذهن من هستی! من تورا با شخصیتهای ماه و نیلیات دوست دارم.
آرامش را در عشقی که در تو روایت کردهام، یافتهام و صلابت را نیز همواره در زندگیام استوار نگاه داشتهام؛ این ها گوشهای از آموخته هایی است که تو به من بخشیدی.
هوای بارانی و آفتابی که خوانندگانِ تو با خواندنت تجربه کردند را مقدس میدارم.
آری کتاب جادهای به مقصد آسمان، حال با تغییرات ظاهری از جمله ویراست جدید و صفحهآرایی که شایستهی توست روانهی بازار میشوی و من میدانم که همواره در اوج درخشان میمانی. فرزندِ من! دوستت دارم.
همین و دگر هیچ…
آیلین عبدی
آذرماه هزار و چهارصد_باغ کتاب تهران
آخرین نظرات: