مشکلات بی‌نهایت نظام آموزشی…

من دانش آموزی بودم که در اوج سال های تحصیل در مدرسه به سوی مسیری حرکت کردم که جمعیت بسیار کم به اندازه انگشتان یک دست در هر دوره به سویش می‌روند و موفق می‌شوند.
از طرفی حمایت دوستان و خانواده‌ام بود و از طرفی هم سرکوب شدنم توسط کادر آموزشی و اجرایی دبیرستان(دوره دومی) که انگار دشمن من بودند!. ویدیویی از صحبت های دکتر مجتبی شکوری در برنامه‌ی کتاب‌باز در فضای مجازی منتشر شد که ایشان در صحبت‌هایشان معتقدند نظام آموزشی ایران می‌خواهد همه‌ی دانش آموزان را مانند هم و بدون هیچ تفاوتی به سمتی سوق دهد که همه نهایتا به یک پوچی همانند برخورد خواهند کرد!.
از سالیان گذشته که می‌خوانیم، در می‌یابیم که همه‌ی صنعت‌ها و خدمات و … پیشرفت های خاص و چشمگیری داشته اند؛ اما *آموزش و پرورش*؟!
نظام آموزشی ایران به عقیده‌ی من اصلاح پذیر نیست! چرا که تک‌تک ارکانش نیاز به کوبیدن و از نو ساخته شدن دارد، یعنی باید کاملا خراب شود و از ابتدا با عقاید و اهدافی کاملا متفاوت ساخته شود.
من دانش آموزی بودم که در دوران راهنمایی یا همان دبیرستان دوره اول استعدادم را کشف کردم و هنگامی که قدم به مسیرم گذاشتم به دبیرستان دوره دومی رفتم که متضاد سال‌های گذشته‌ام بود.
اگر کمک عزیزانم و همراهی فکری آن‌ها نبود، استعداد و علاقه‌ی من مثل هزاران دانش آموز دیگر می‌سوخت و خاکسترش مایه‌ی سرافکندگی خانواده‌ام می‌شد.
حرفم این است که آینده کشور بستگی به روند آموزشی آن قبل از ورود به آموزش عالی دارد.
اگر احساسات و عواطف نوجوانان در مدارس نادیده گرفته شود، قطعا آینده شومی در انتظارمان خواهد بود.
در رمان **جاده ای به مقصد آسمان** بخش هایی به صورت حق به جانب از همه‌ی دانش آموزان زخم خورده‌ی این نظام آموزشی دفاع کردم. همانقدر که مورد توجه و تشویق قرار گرفت همانقدر هم نقد شد توسط آن‌هایی که هرروز این سیستم آموزشی را خراب و خراب تر می‌کنند! آن‌هایی که به قول آقای شکوری قفل شده‌اند در زمان‌های گذشته‌ای که اکنون جامعه‌ی ما هیچ نیاز و شباهتی به آن ندارد.
دانش آموزان در سنین نوجوانی به حمایت و کمک نیاز دارند نه سیلی‌های احساسی و سرکوب کردن عواطف و علایقشان.
به جرات می‌گویم که نود و پنج درصد همه‌ی این آموزش‌ها در اینجا مشکل دارد، چرا که همه‌چیز به جز آن عددی که شامل دو دسته‌ی ده تایی است؛ نادیده گرفته می‌شود.
همه‌ی نهایتِ شکوفا شدن استعدادها در این نظام آموزشی آتش می‌گیرد و چیزی از آن باقی نمی‌ماند جز یک جسم خسته و فکری بی ذوق برای آینده! کمی تامل، کمی حمایت، کمی تغییر می‌تواند رنگ زندگیمان را خاص و غنی از شادی و پیروزی کند. به امید اصلاح سبک آموزشی قبل از ورود به آموزش عالی.

همین و دگر هیچ…
آیلین عبدی

نهم آبان هزار و چهارصد…

به اشتراک بگذارید

4 پاسخ

    1. سپاس ازاینکه زمان گذاشته و خواندید🙏🏻💎

  1. مطالب بسیار عالی بود نویسنده جوان و خوش ذوق عزیزم موفق باشی و همیشه بدرخشی

    1. بسیار ممنونم از شما و همراهیتون🙏🏻🌺در پناه خدا باشید🌹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط