جاده‌ای به مقصد آسمان در سکوی چاپ دوم…

جاده‌ای به مقصد آسمان در سکوی چاپ دوم.

حوالی روزهای پایانی سال نود و هشت بود که فرآیند چاپ و نشرِ تو تمام شد و درست در روزهایی که ایران و جهان در ترس و بلاتکلیفی از کووید نوزده به سر می‌برد، به دستم رسیدی.
آرزو داشتم مثل فرزند اولم «جریان عاشقانه‌ها» در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از تو رونمایی کنم، هنگامی که فرآیندهای انتشارَت در آبان ماه نود و هشت شروع شد، دوست داشتم در نمایشگاه کتاب، مرکز توجه رهگذرانِ علاقمند به کتاب‌های رمان باشی؛ دلم می‌خواست در غرفه‌ی انتشارات نسل روشن بین همه‌ی کتاب‌‌ها تورا ببینم و در کنار آن‌هایی که تقدیم نامه‌ی تو به نامشان است، توزیع و فروشت را کلید بزنم.
اما هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها میسر نشدند و تو بر خلاف میل من و به اجبار به صورت مجازی رونمایی شدی.
سپس بیش از آنچه انتظار داشتم درخشان عمل کردی و ماندگار شدی در کارنامه‌ی ادبی من.
«جاده‌ای به مقصد آسمان» حال تو با همه‌ی کاستی هایی که برای رونمایی‌ات وجود داشت به چاپ دوم رسیده‌ای و البته سال گذشته باید این اتفاق رقم می‌خورد؛ من را ببخش که حتی برای چاپ دوم تو نیز کوتاهی کردم‌، البته عذرم را موجه بدان چون دغدغه‌های تحصیلی‌ام حدودا حوالیِ مهرماه چهارصد تمام شدند و بعد از آن، من بلافاصله فرآیند چاپ دوم تورا شروع کردم…
باری اکنون در آذر ماه هزار و چهارصد داستان بلندِ فارسیِ جاده‌ای به مقصد آسمان به چاپ دوم رسید.

همین و دگر هیچ…
آیلین عبدی
آذر ماه هزار و چهارصد_باغ کتاب تهران

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط