
میان قفسههای کتابها…
خلوتگاهی میان قفسههای کتابها
چرا و چگونه هزاران عقیدهی متفاوت در میان کتابها نهان شده است؟
چگونه از میان کتابها میشود جهان مورد علاقهی خود را برگزید؟
خلوتگاهی میان قفسههای کتابها
چرا و چگونه هزاران عقیدهی متفاوت در میان کتابها نهان شده است؟
چگونه از میان کتابها میشود جهان مورد علاقهی خود را برگزید؟
میان قفسههای کتابفروشی های وسیع یا کتابخانهها که قدم میزنی، میبینی که علاوه بر آرامشی دوچندان، یک حس خوب با الگویی منظم در ذهنت رسم میشود…
انسان به طور فطری به زیبایی و چیدمان مرتب علاقه دارد و هنگامی که چشمانش بلندای قفسههای کتابهارا نظارهگر شوند؛ گویی انگیزهای بسیار به او پژواک شده است.
این کتابهای منظم قرار گرفته شده هرکدامشان جهانی دارند که اندازهی آن را زاویه و نوع نگاه نویسنده و یا شاعر مشخص کرده است.
حال تصور کنید هزاران *جهانِ* متفاوت با هزاران نگرش متفاوت و در نهایت نظم کنار یکدیگر ایستادهاند و تو مختار هستی هر کدام که به عاشقانههایت قرابت بیشتری دارد را برداری، ورق بزنی و بخوانی! حال، تو خودت جهانی که خواهان بودی را برگزیدی!. به همین شیرینی…
به یاد داشته باش که یک نویسنده تنها جایی که میتواند خلوتگاهی امن را تجربه کند درست میان قفسههای پُر شده از کتاب هاست.
همین ودگر هیچ…
آیلین عبدی
چهاردهم اسفند هزار و چهارصد
باغ کتاب تهران