به معنای معنوی کنکور بنگرید…

هفته‌ی جاری برابر با دومین هفته‌ی تیرماه هزار و چهارصد و یک است؛ بازه‌ی برگزاری کنکور سراسری.

کنکور پروسه‌ی سخت و دشواری که هراسِ نتیجه‌ی آن از حوالی سال‌های نوجوانی هر فرد، چتر بر جهانش می‌گستراند!.

نتیجه‌ای که بر خلاف گفته‌ی بعضی مشاوران و روانشناسان تحصیلی زرد، در زندگی بسیار نقش مهمی دارد.

اما چه چیزی به اشتباه در این میان رقم می‌خورد؟

چه عواملی توسط چه کسانی نادیده گرفته می‌شوند؟

عدم آگاهی نسبت به چه مداخله‌گر های تعیین کننده‌ای موجب شکستِ نوجوانان خسته‌ی بلاتکلیف می‌شود؟

در واقع وقتی صحبت از شرکت در کنکور برای یک نوجوان مطرح می‌شود تنها چیزی که در ذهن اطرافیان و حتی خانواده‌اش نقش می‌بندد نام یک‌ رشته‌ی به شهرت رسیده و در مقابلش نام دانشگاهی معروف است! اما درست در همین هنگام، اولین خشت کج توسط اشخاصی به جز خودِ دانش‌آموز، نهاده می‌شود و تا ثریا، دیوار کج چیده می‌شود و در نهایت موجب سقوط زندگی اجتماعی نوجوان یا‌ جوانی می‌شود که با عقایدی درست، می‌توانست پیروز باشد. کنکور در لغت به معنای آزمودن، آزمایش و امتحان است و کماکان همه به این واژگان و مترادف های آن ها واقف هستیم اما معنایی که به جرات می‌توان گفت نود درصد جامعه به آن آگاه نیستند؛ معنای معنوی واژه‌ی کنکور است. بلی! معنای معنوی این واژه بارِ بسیار سنگین و قابل تاملی دارد. معنایی که مسیر را برای رسیدن به (آنچه قلب می‌خواهد و ذهن می‌تواند)؛ هموار می‌کند.

پس در کنکور، ما وسیله‌ی رسیدن به علاقه‌ی قلبی و اهداف ذهنی خودمان هستیم.

کمی بر روی دو بند قبل تامل کنید!

دریافتیم که در پروسه‌ی شرکت در کنکور سراسری عواملی چون علایق و اهداف ما هستند که شایسته‌ی تمرکزند نه عقاید اشتباهِ حتی نزدیک ترین فرد زندگیمان…

کنکور نه رقابت است نه میدان مسابقه، بلکه فرآیندی است که فرآورده‌‌‌‌ی ذهنی و قلبی ماست! در این مسیر هر شخص، محصولِ شخصی خودش را به دست می‌آورد؛ در حقیقت در هر کنکور به اندازه‌ی تعداد داوطلبان، فرآورده وجود دارد. نه کسی جای دیگری را گرفته و نه کسی می‌خواهد از دیگری پیشی بگیرد. چون هرگز علاقه و خصوصیات شخصیتی هیچ فردی مانند فرد دیگر نیست و نخواهد بود.

کنکور بخش مهمی از سرنوشت هر انسانی را رقم می‌زند و این جمله با تمام ابعاد لغوی‌اش حقیقت دارد چون تحصیلات هر انسانی مستقیما بر روی جایگاه اجتماعی‌اش تاثیر خواهد گذاشت.

یادمان باشد که نتیجه‌ی کنکور هیچ شرکت‌کننده‌ای خراب نیست! بلکه نتیجه حاصلِ آنچه علاقه دارد می‌شود.

انتخاب رشته‌ی درست و آگاهی کامل بر این امر یکی از عواملی است که می‌تواند یک نوجوان خسته‌ی کلافه از کلیشه‌های دبیرستانی را به سوی آنچه دوست دارد سوق دهد.

یکی از دیگر عوامل موثر در موفقیتِ کنکور، رضایت به آنچه حاصل می‌شود است.ماندن و تکرار یک سال به معنای بلندتر کردن همان دیوار کج است ولی با انتخاب و مشخص کردن رشته می‌توان دیوار کج بالا رفته را مرمت، صاف و بازسازی کرد. تنها فرد تعیین کننده‌ی رشته و دانشگاه فقط و فقط خودِ دانشجو است چرا که او به تنهایی قرار است از پس ادامه‌ی راه بر بیاید و پس از مشخص شدن نتیجه‌ی اولیه‌ی کنکورهم باقیِ مسیر، انتخابی است که باید صرفا توسط شخصی که قرار است دانشجو باشد انجام شود.

علاقه رکن اصلی رسیدن به موفقیت و اراده نیز چاشنی تکمیل کننده‌ی آن است. به کنکور از بُعد معنای معنوی‌اش نگاه کنید.

همین و دگر هیچ…

آیلین عبدی

پنجم تیر هزار و چهارصد و یک

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط