جاده‌ ای به مقصد آسمان عنوان دومین کتابی است که از من منتشر شد.
هنگامی که قلم برای نوشتن داستان بلند یا همان رمان به دست گرفتم؛ نمی‌دانستم پس از انتشار آیا همانگونه که من می‌خواهم، روایت به نگاه مخاطب جذاب می‌شود، یا نه!؟
اما امیدی که در قلبم رخنه کرده بود من را هر لحظه مصمم تر از قبل می‌کرد.
از همان ابتدا، نام داستان را مشخص کردم. اصلا انگار هنگامی که فقط ایده را در ذهنم داشتم، نام جاده‌ای به مقصد آسمان در گوشم نجوا می‌شد.☁
وقتی که نگارش داستان جاده‌ای به مقصد آسمان تمام شد و گویی به کتاب تبدیل شدن قصه‌‌ای که نوشته بودم به واقعیت نزدیک‌تر شد؛ تردیدی در وجودم نقش بست که در نهایت، با صحبت‌های استادان و دوستان اهل فن، پوچ شد و به انگیزه‌ای دو چندان تبدیل شد.
آری جاده‌ای به مقصد آسمان پس از چاپ، بسیار بیشتر از آنچه در تصورم بود خوب ظاهر شد.
از آن نقد شد، تعریف و تمجید شد و حتی بعضی‌ها گریبان گیر من شدند؛ و با همه‌ی حرف‌های خوب و بدی که درباره‌ی جاده‌ای به مقصد آسمان بود، من هر ثانیه بیشتر از قبل عاشق روایتی شدم که آن را خودم با عشق نوشته‌ام.

همین و دگر هیچ…
آیلین عبدی
آذرماه هزار و چهارصد_باغ کتاب تهران