فضای مجازی…

فضای مجازی واژه‌ای آشنا برای همه‌ی ما است.
واژه‌ای که هر کدام تعبیر و برداشت شخصی خودمان را از آن داریم و آن برداشت را صحیح می‌پنداریم.
بلکه اینگونه نیست و این واژه معنا و مفهومی واحد دارد که شایسته است هرکس که به هر نحوی با فضای مجازی زندگی می‌کند؛ معنایش را به درستی بشناسد و به آن واقف باشد.
فضای مجازی به معنای دنیایی است که هیچ یک از ابعادش به دنیایی که ما در آن به طور واقعی زندگی می‌کنیم؛ شباهتی ندارد!.
بلکه مانند سیاره‌ای است دیگر که از سیاره‌ی زندگانی واقعی ما جدا و متفاوت است.
نه می‌توان گفت دنیای بدی است و نه می‌توان یقین داشت که دنیای خوبی است.
ما فقط می‌توانیم در آن‌جا ببینیم، بخوانیم و بشنویم و هیچ ضمانتی بر اعتبار و صحت این دیده‌ها، خوانده‌ها و شنیده‌ها وجود ندارد.
چون فضای مجازی مانند جهان حقیقی ما نیست که بخش زیادی از خوب یا بد بودن، زشت یا‌ زیبا بودنش را عناصر طبیعی مشخص کنند بلکه جهانی است که خوب یا‌ بد بودن آن را صرفا افرادی که از آن استفاده می‌کنند معلوم خواهند کرد.
فضای مجازی یا همان دنیای غیر واقعی که به جرات می‌توان گفت غالب مردمان جامعه از کودکان گرفته تا سالمندان را رباییده؛ دنیایی است که حضور در آن نیاز به آگاهی دارد.
آگاهی که نود درصد مشغولان در فضای مجازی از فقدانش در عذابند و نمی‌دانند چه مقصودی از حضورشان دارند.
به راستی ما از این دنیای دروغین چه چیزی می‌خواهیم؟
از دنیایی که افکار آدمی را حزب باد کرده و با خود هرجا که می‌خواهد می‌برد چه می‌خواهیم؟
فضای مجازی را باید از زاویه‌ی دید متفاوتی نگاه کنیم.
باید مانند یک منبع کامل اطلاعات یا یک دایره‌المعارف جامع به آن بنگریم.
اما چگونه می‌توان از این دایره‌المعارف جامع بهره‌ی سودمندی برد؟
باری
ابتدا، ذهن آدمی در هر سنی قبل از ورود به دنیای مجازی باید پاک باشد و ذاتش بری از کمبود‌های عاطفی.
من معتقدم قبل از ورود به فضای مجازی هر فرد باید غربالگری ذهنی و روحی شود و هدف اصلی خود را از حضور در دنیای مجازی با منطق انتخاب و اعلام کند و اگر سلامت کاملش تایید شد سپس وارد فضای مجازی شود؛ در غیر این صورت همان یک نفر به سرعت دیگران را با میل باطنیشان، مانند خود بیمار می‌کند.
درست همانطور که «ژوزه ساراماگو» در کتاب «کوری» روایت می‌کند!
آرام و ناگهانی همه به یک بیماری مبتلا می‌شوند و نه راه پس دارند و نه راه پیش…
اما فضای مجازی چرا با دنیای واقعی قابل قیاس نیست؟
چون زیبایی‌ها در سرعت انتشار اطلاعات خنثی می‌شود.
لذت‌ جستجو و کاوش در تکرار محتواها حل می‌شود و کم‌کم همه، نوعی عقیده‌ی غلط را در ذهن به اشتباه، درست تلقی می‌کنند و حتی مدعی هستند که بهترین عقاید را دارند.
آری فضای مجازی را به دلایل زیادی نمی‌توانیم با دنیای واقعی در یک کفه‌ی ترازو قرار دهیم.
اگر حضور ما در فضا و دنیای بی‌نهایتِ مجازی بدون آگاهی و عدم داشتن سلامت ذهنی و روحی همراه باشد؛ نه تنها تمامِ ابعاد شخصیتی خود را نابود می‌کنیم بلکه دیگر در دنیای اصلی، ماهیت چگونگی داشتن یک زندگی سالم را از یاد می‌بریم.
چرا که در چنین مواقعی ما قلب و ذهنمان را به فراموشی می‌سپاریم و صرفا با سودای درونی جلو می‌رویم‌.
«پس لطفا قبل از ورود و وابستگی به فضای مجازی که مخرب یا مفید بودنش را شما مشخص می‌کنید؛ از داشتن کامل سلامت روحی و ذهنی خود اطمینان حاصل فرمایید.»
دنیای مجازی مانند یک انجمن بزرگ است که همه‌ی اقشار جامعه با تمام فرهنگ‌ها و از همه‌ی کشورهای جهان در آن، در کنار هم و در تعامل با هم هستند؛ مستقیم یا‌ غیر مستقیم، محسوس یا نامحسوس بر روی اذهان همدیگر تاثیر می‌گذارند و تاثیر می‌پذیرند و این می‌تواند شیوه‌ای برای داشتن یک جهان زیبا، منزه و ماندگار باشد به شرطی که همه‌ی اعضایش برگه‌ی سلامت غربالگری ذهن و روح خود را داشته باشند و هرساله آن را با معاینات دقیق تمدید کنند…

همین و دگر هیچ
آیلین عبدی
بامداد یازدهم شهریور هزار و چهارصد و یک…

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط